توت
سلام امید مامان الان اردیبهشت ماهه و فصل توت بابای شما هم که عشق توت شام چهارشنبه بود که با پدر جون و خاله رفتیم توت بخوریم تا 3هم توی خیابونها بودیم. فرداشبش هم با عموها رفتیم. اینجا هم خیابان مرداویج هست .ساعت 4نیمه شب.20اردیبهشت. همه داشتند توت میتکوندند و شما من را بردی کنار گلها و مرتب می گفتی : گل گل گل ...